فهرست مطالب

تاریخ روابط خارجی - پیاپی 93 (زمستان 1401)

فصلنامه تاریخ روابط خارجی
پیاپی 93 (زمستان 1401)

  • تاریخ انتشار: 1402/07/30
  • تعداد عناوین: 6
|
  • اسماعیل سنگاری*، احمد اسدی صفحات 3-26
    ساسانیان زمانی که بر فلات ایران و سرزمین های پیوسته به این فلات مسلط شدند، زمینه های مختلف زمامداری آنان نظیر فعالیت های تجاری و بازرگانی، متاثر از موقعیت جغرافیایی قلمروشان گردید. همچنین در فعالیت های اقتصادی آنان، جایگاه ژیوپلیتیک و ژیواکونومیک فلات ایران بی تاثیر نبود. ساسانیان در این سرزمین و موقعیت جغرافیایی حساس آن، یا باید روابط خارجی و فعالیت های اقتصادی خود را با ویژگی های ژیواکونومیک سرزمین های تحت سلطه خویش تطبیق می دادند یا فعالیت های آنان در زمینه های مختلف از جمله درآمدهای تجاری، تحت تاثیر موقعیت جغرافیایی ایران قرار می گرفت. حیات اقتصادی ساسانیان وابسته به راه های تجاری بود که از سرزمین آنها عبور می کرد یا متصل به سرزمین آنان بود. تسلط بر این راه ها و برخورداری از موقعیت ترانزیتی و میانه ای در فعالیت های تجاری و بازرگانی بین شرق و غرب، وابسته به موقعیت جغرافیایی قلمروشان بود. همچنین موقعیت جغرافیایی سرزمین ساسانیان نقشی مهم در پیشبرد سیاست انحصارگرایی تجارت میان شرق و غرب برای حکومت ساسانی داشت. مقاله حاضر به عنوان پژوهشی میان رشته ای، به روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای و بر پایه منابع مکتوب، در صدد بررسی تاثیر عامل موقعیت جغرافیایی بر فعالیت های تجاری- بازرگانی ساسانیان است.ساسانیان زمانی که بر فلات ایران و سرزمین های پیوسته به این فلات مسلط شدند، زمینه های مختلف زمامداری آنان نظیر فعالیت های تجاری و بازرگانی، متاثر از موقعیت جغرافیایی قلمروشان گردید. همچنین در فعالیت های اقتصادی آنان، جایگاه ژیوپلیتیک و ژیواکونومیک فلات ایران بی تاثیر نبود. ساسانیان در این سرزمین و موقعیت جغرافیایی حساس آن، یا باید روابط خارجی و فعالیت های اقتصادی خود را با ویژگی های ژیواکونومیک سرزمین های تحت سلطه خویش تطبیق می دادند یا فعالیت های آنان در زمینه های مختلف از جمله درآمدهای تجاری، تحت تاثیر موقعیت جغرافیایی ایران قرار می گرفت. حیات اقتصادی ساسانیان وابسته به راه های تجاری بود که از سرزمین آنها عبور می کرد یا متصل به سرزمین آنان بود. تسلط بر این راه ها و برخورداری از موقعیت ترانزیتی و میانه ای در فعالیت های تجاری و بازرگانی بین شرق و غرب، وابسته به موقعیت جغرافیایی قلمروشان بود. همچنین موقعیت جغرافیایی سرزمین ساسانیان نقشی مهم در پیشبرد سیاست انحصارگرایی تجارت میان شرق و غرب برای حکومت ساسانی داشت. مقاله حاضر به عنوان پژوهشی میان رشته ای، به روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای و بر پایه منابع مکتوب، در صدد بررسی تاثیر عامل موقعیت جغرافیایی بر فعالیت های تجاری- بازرگانی ساسانیان است.ساسانیان زمانی که بر فلات ایران و سرزمین های پیوسته به این فلات مسلط شدند، زمینه های مختلف زمامداری آنان نظیر فعالیت های تجاری و بازرگانی، متاثر از موقعیت جغرافیایی قلمروشان گردید. همچنین در فعالیت های اقتصادی آنان، جایگاه ژیوپلیتیک و ژیواکونومیک فلات ایران بی تاثیر نبود. ساسانیان در این سرزمین و موقعیت جغرافیایی حساس آن، یا باید روابط خارجی و فعالیت های اقتصادی خود را با ویژگی های ژیواکونومیک سرزمین های تحت سلطه خویش تطبیق می دادند یا فعالیت های آنان در زمینه های مختلف از جمله درآمدهای تجاری، تحت تاثیر موقعیت جغرافیایی ایران قرار می گرفت. حیات اقتصادی ساسانیان وابسته به راه های تجاری بود که از سرزمین آنها عبور می کرد یا متصل به سرزمین آنان بود. تسلط بر این راه ها و برخورداری از موقعیت ترانزیتی و میانه ای در فعالیت های تجاری و بازرگانی بین شرق و غرب، وابسته به موقعیت جغرافیایی قلمروشان بود. همچنین موقعیت جغرافیایی سرزمین ساسانیان نقشی مهم در پیشبرد سیاست انحصارگرایی تجارت میان شرق و غرب برای حکومت ساسانی داشت. مقاله حاضر به عنوان پژوهشی میان رشته ای، به روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای و بر پایه منابع مکتوب، در صدد بررسی تاثیر عامل موقعیت جغرافیایی بر فعالیت های تجاری- بازرگانی ساسانیان است.ساسانیان زمانی که بر فلات ایران و سرزمین های پیوسته به این فلات مسلط شدند، زمینه های مختلف زمامداری آنان نظیر فعالیت های تجاری و بازرگانی، متاثر از موقعیت جغرافیایی قلمروشان گردید. همچنین در فعالیت های اقتصادی آنان، جایگاه ژیوپلیتیک و ژیواکونومیک فلات ایران بی تاثیر نبود. ساسانیان در این سرزمین و موقعیت جغرافیایی حساس آن، یا باید روابط خارجی و فعالیت های اقتصادی خود را با ویژگی های ژیواکونومیک سرزمین های تحت سلطه خویش تطبیق می دادند یا فعالیت های آنان در زمینه های مختلف از جمله درآمدهای تجاری، تحت تاثیر موقعیت جغرافیایی ایران قرار می گرفت. حیات اقتصادی ساسانیان وابسته به راه های تجاری بود که از سرزمین آنها عبور می کرد یا متصل به سرزمین آنان بود. تسلط بر این راه ها و برخورداری از موقعیت ترانزیتی و میانه ای در فعالیت های تجاری و بازرگانی بین شرق و غرب، وابسته به موقعیت جغرافیایی قلمروشان بود. همچنین موقعیت جغرافیایی سرزمین ساسانیان نقشی مهم در پیشبرد سیاست انحصارگرایی تجارت میان شرق و غرب برای حکومت ساسانی داشت. مقاله حاضر به عنوان پژوهشی میان رشته ای، به روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای و بر پایه منابع مکتوب، در صدد بررسی تاثیر عامل موقعیت جغرافیایی بر فعالیت های تجاری- بازرگانی ساسانیان است.
    کلیدواژگان: ایران، ساسانیان، روابط خارجی، موقعیت جغرافیایی، فعالیت های تجاری
  • جهانبخش ثواقب*، سروش آزادبخت صفحات 27-58
    در زمامداری شاه سلطان حسین صفوی (1135-1105ق./ 1722-1694م.) حاکمیت ایران بر خلیج فارس و جزایر و بنادر کرانه شمالی آن دستخوش ناپایداری هایی شد که از یک سو، رقابت شرکت های هند شرقی اروپایی آن را تشدید کرد و از سوی دیگر، شورش های اعراب عمان در دریا و تهاجمات بلوچ ها به سواحل بر ناپایداری ها افزود. تلاش های آخرین پادشاه صفوی برای جلب همکاری مشترک قدرت هایی چون انگلیس، هلند، فرانسه و پرتغال با هدف تثبیت اوضاع نافرجام ماند و پیمان همکاری نظامی ایران و پرتغال در مهار تحرکات اعراب در دریا نیز با حمله افغان ها به پایتخت و سقوط سلسله صفویه پیامدی نداشت. در این مقاله، تحولات پدید آمده در خلیج فارس مقارن با زمامداری آخرین پادشاه صفوی و سیاست او نسبت به این پهنه آبی به روش توصیفی- تحلیلی بررسی و تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در این دوره، تحرکات دریایی و تهاجمات اعراب مسقط، رقابت و دخالت قدرت های اروپایی و سیاست متزلزل و ناکارآمد شاه سلطان حسین در ایجاد اوضاع آشفته خلیج فارس و ناپایداری حاکمیت صفویه بر این آبراه موثر بوده است.
    کلیدواژگان: ایران، صفویه، شاه سلطان حسین، خلیج فارس، تلاش های دیپلماتیک، ناپایداری اوضاع، ناکامی
  • محمدعلی کاظم بیکی* صفحات 59-78
    ایران کشوری با تنوع قومی، مذهبی و فرهنگی است و این امتیاز در فقدان یک نظام اداری کارآمد می تواند به تقابل نیروهای اجتماعی و همچنین بروز مشکلات در سطح محلی و ملی منجر شود. در قرن دوازدهم هجری قمری/ نوزدهم میلادی، شهر بارفروش (بابل کنونی) در استان مازندران واقع در جنوب دریای خزر، صحنه خشم اکثریت مسلمانان علیه اقلیت یهودی آن شهر شد که افزون بر خونریزی و چپاول، گرویدن اجباری یهودیان به اسلام را نیز به همراه داشت. این شرایط به نوبه خود موجب دخالت بریتانیا در مقام حمایت از یهودیان گردید (1283ق./ 1866م.). اگر چه این حادثه، پیش تر موردمطالعه و بررسی قرار گرفته است، اما پژوهش حاضر با روش تاریخی- تحلیلی بر آن است تا از زاویه ای جدید به بررسی این رویداد بپردازد. برای این منظور به مطالعه حضور جامعه یهودی در بارفروش، روند حمایت انگلیس از یهودیان و همچنین راه حل دولت مرکزی برای برقراری نظم و امنیت در شهر می پردازد که مورد اخیر، مستلزم بازخوانی یک سند جدید آرشیوی است. یافته ها نشان می دهد که حضور جامعه یهودی با خاستگاه روستایی در شهر بارفروش سابقه چندانی نداشت و همین اقامت کوتاه می توانست مانع از درک متقابل و تعریف چارچوب تعامل طرفین شود، به ویژه اینکه نظام اداری مازندران فاقد توانایی لازم برای ساماندهی امور بود. واکنش هیجانی و ناسنجیده اکثریت مسلمان نسبت به اقلیت یهودی به سرعت جنبه دینی به خود گرفت. پیامد عدم اقدام دولت مرکزی، توسل یهودیان به سازمان های یهودی در بریتانیا بود که منجر به دخالت لندن در این حادثه شد. بدین ترتیب، اکثریت مسلمان نه تنها به خواسته خود نرسید، بلکه افزون بر جبران خسارت یهودیان، این فرصت را برای امپریالیسم بریتانیا  فراهم کرد تا به عنوان حامی یهودیان تا پایان دوره قاجاریه در امور داخلی ایران مداخله کند.
    کلیدواژگان: قاجاریه، بریتانیا، یهودیان، بارفروش (بابل)، منازعات دینی
  • نصرالله صالحی* صفحات 79-100

    اسلامبول قدیم به دلیل نوع معماری مستعد حریق بود. این شهر در دوره عثمانی بارها دچار حریق های بزرگی شد. نوشتار حاضر، گزارشی از حریق قونسولخانه ایران در اسلامبول به سال 1293ق. است. این واقعه جز زیان های مادی، موجب از بین رفتن اسناد و منابع مهم تاریخی شد. مامور اعزامی ایران، میرزا محبعلی خان ناظم الملک مرندی یکانلو بیشتر اسناد و منابع تاریخی را برای استفاده و استناد در کمیسیون تحدید حدود ایران و عثمانی گردآوری کرده بود. او پس از سوختن اسناد و منابع موجود در قونسولخانه، دست به تکاپوی همه جانبه زد. به این منظور، نامه های متعددی به صدراعظم و وزیر امور خارجه وقت، میرزا حسین خان سپهسالار نوشت و با ذکر نشانی دقیق اسناد و منابع تاریخی، خواستار تهیه و ارسال آنها شد. نامه های او و پاسخ های سپهسالار در باره واقعه احتراق قونسولخانه ایران در اسلامبول هنوز منتشرنشده و این موضوع از دید پژوهشگران تاریخ روابط ایران و عثمانی پنهان مانده است. در جستار حاضر، با استفاده از اسناد منتشرنشده وزارت امور خارجه، جنبه های مختلف موضوع گزارش و تحلیل شده است.

    کلیدواژگان: ایران، عثمانی، قونسولخانه ایران در اسلامبول، احتراق 1293ق، تحدید حدود، مذاکرات، اسناد، منابع تاریخی
  • فاطمه قاضیها* صفحات 101-122
    مفاد عهدنامه گلستان نه روس ها را راضی کرده بود و نه حکومت ایران را؛ به خصوص به سبب ابهاماتی که در خطوط سرحدی وجود داشت. در این رابطه، گهگاه تجاوزهایی از سوی روس ها به ایران صورت می گرفت، تا اینکه در سال 1241ق. قوای روس، گوگچه را تصرف کردند. این واقعه مزید بر اخبار وحشتناکی که از زجر و شکنجه اهالی قفقاز به دست روس ها می رسید، شروع جنگ دوم بین ایران و روس را اجتناب ناپذیر کرد. بنابراین، با موافقت سیاسیون، حکم جهاد از طرف علما صادر شد و قشون ایران به فرماندهی عباس میرزا جنگ را شروع کرد. دوره دوم جنگ های ایران و روسیه در 22 ذی حجه 1241 آغاز شد و نبردها قریب دو سال طول کشید تا اینکه با شرایط نامطلوب حاکم بر اوضاع، پیشنهاد صلح روس ها مورد استقبال عباس میرزا قرار گرفت. محل مذاکرات از طرف پاسکویچ دهخوارقان (آذرشهر) تعیین گردید و سران دو کشور در آنجا حضور یافتند. در مجلس مذاکرات دهخوارقان، پاسکویچ قرار صلح را به واگذاری ایالات ایروان، نخجوان، ماکو، طالش و مغان و نیز پرداخت بیست کرور اشرفی از طرف ایران مشروط کرد، اما مذاکرات دهخوارقان در پی عدم موافقت ایران با شکست مواجه شد. با وساطت مکدونالد سفیر انگلیس مقرر گردید که مذاکرات صلح مجددا و این بار در قریه ترکمانچای آغاز شود. در پایان مذاکرات طولانی، مبلغ غرامت 10 کرور معادل 5 میلیون تومان تعیین گردید که قبل از امضای معاهده باید به روس ها می رسید. بدین ترتیب و پس از طی مراحل مختلف،  بخشی از وجه مصالحه رسید و طرفین عهدنامه صلح بین دو کشور را پنجم شعبان 1243/ بیست و یکم فوریه 1828 در دهکده ترکمانچای امضاء کردند. همچنین جهت تفسیر برخی مواد عهدنامه ترکمانچای چندین عهدنامه دیگر نیز به آن الحاق شد.
    کلیدواژگان: ایران، روسیه، قاجاریه، عهدنامه ترکمانچای، مذاکرات، غرامات جنگ، فتحعلی شاه، عباس میرزا نایب السلطنه، محمد شاه، ناصرالدین شاه
  • گودرز رشتیانی* صفحات 123-144
    با پایان یافتن جنگ اول ایران و روسیه (1228-1219ق./ 1819-1804م.) که به توافقنامه گلستان منجر گردید و بخش های زیادی از قفقاز به دولت تزاری واگذار شد، دولتمردان ایرانی انتظار داشتند بتوانند از طریق دیپلماسی و درخواست مستقیم از تزار الکساندر اول (1825-1801م.) بخشی از مناطق ازدست رفته را باز پس بگیرند. این درخواست توسط ابوالحسن خان ایلچی در سفارت به پترزبورگ (سال 1814م.) دنبال شد و طبق تصمیم الکساندر اول، پیگیری آن منوط به مذاکره با سفیر جدید روسیه، ژنرال یرملوف در ایران گردید که به سال 1817م. با عباس میرزا و فتحعلی شاه قاجار دیدار بی نتیجه ای به عمل آورد. این سفارت نه تنها دستاوردی برای ایرانیان در بازپس گیری مناطقی از قفقاز نداشت، بلکه موجب اختلافات و سوء تفاهم های جدیدی شد که به برافروختن جنگ دوم در سال 1826م. منجر شد. آخرین ماموریت ، سفارت میرزا محمدصادق وقایع نگار، چهره صاحب نفوذ دربار ایران بود که در سال 1241ق./ 1826م. با سفارت در تفلیس، مامور حل وفصل اختلافات مرزی با ژنرال یرملوف شد. از مهم ترین ویژگی های این سفارت ابلاغ «دستورالعمل مذاکره» به وقایع نگار بود که از نخستین تجربه های آداب دیپلماتیک در تاریخ ایران به شمار می آید. بررسی منابع و اسناد نشان می دهد که عباس میرزا و دربار ایران، طرح های مختلف برای پیشبرد گام به گام خواسته ها و مجاب کردن روس ها به قبول شرایط ایران را از قبل ترسیم کرده بودند و سرانجام نیز که به دلایل مختلف امکان تحقق مفاد دستورالعمل فراهم نشد، مذاکره به پایان رسید و جنگ سه ساله دوم که به عهدنامه ترکمانچای منجر شد، آغاز گردید.
    کلیدواژگان: ایران، روسیه، روابط دیپلماتیک، عهدنامه گلستان، میرزا محمدصادق وقایع نگار، سفارت، تفلیس
|
  • Esmail Sangari *, Ahmad Asadi Pages 3-26
    When the Sassanids dominated the plateau of Iran and the lands connected to this plateau, the various fields of their rule such as trade and commercial activities were affected by the geographical location of their territory. In addition, in their economic activities, the geopolitical and geoeconomic position of the Iranian plateau was effective. In this land and its sensitive geographical location, the Sassanids either had to adapt their foreign relations and economic activities to the geo-economic characteristics of their land, or their activities in various fields, including commercial income, were affected by the geographical location of Iran. The economic life of the Sassanids depended on the trade routes passing through their land or were connected to their land. Dominance on these roads and having a transit and middle position in commercial activities between East and West relied on the geographical location of their territory. Moreover, the geographical location of the Sasanian land played an important role in advancing the policy of exclusivity of trade between the East and the West for the Sasanian government. The present study, as an interdisciplinary research, with a descriptive-analytical approach and a library method and based on written sources, aims to investigate the effect of geographical location on Sassanid commercial activities.
    Keywords: Iran, Sassanids, Foreign Relations, Geographical location, Commercial activities
  • Jahanbakhsh Savagheb *, Soroush Azadbakht Pages 27-58
    During the reign of Shah Sultan Hossein Safavi (1105-1135 A.H./1694-1722 A.D.), Iran's sovereignty over the Persian Gulf and the islands and ports of its northern bank underwent instability, which on the one hand, was intensified by the competition of European East India companies, and on the other hand, the rebellions of the Omani Arabs in the sea and the attacks of the Baluchs on the coasts added to this instability. The efforts of the last Safavid king to get the joint cooperation of powers such as England, Holland, France and Portugal to stabilize the situation were unsuccessful, and the agreement of military cooperation between Iran and Portugal in restraining the movements of Arabs in the sea also ended with the attack of Afghans on the capital and the decay of the Safavid dynasty, had no results. In this study, the developments in the Persian Gulf parallel to the rule of the last Safavid king and his policy towards this water area have been investigated and analyzed in a descriptive-analytical approach. The findings of the study showed that during this era, the naval movements and the invasions of the Arabs of Muscat, the competition and interference of the European powers and the shaky and ineffective policy of Shah Sultan Hossein caused the chaotic situation in the Persian Gulf and the instability of the Safavid rule on this important waterway have been effective.
    Keywords: Iran, Safavid Era, Shah Sultan-Hussein, Persian Gulf, diplomatic efforts, instability of the situation, Failure
  • Mohammad Ali Kazembeyki * Pages 59-78
    Iran is a country with ethnic, religious and cultural diversity, and this privilege in the absence of an efficient administrative system can lead to the confrontation of social forces and the occurrence of issues locally and nationally. In the 12th century AH / 19th AD, the city of Barforoush (current Babol) in Mazandaran province, located in the south of the Caspian Sea, became the scene of the anger of the majority of Muslims against the Jewish minority of that city, which, in addition to bloodshed and looting, also led to the forced conversion of Jews to Islam. These circumstances in turn caused the intervention of Britain in the position of protecting the Jews (1283 A.H./ 1866 A.D.). Although this incident has been already studied and investigated, the present research aims to examine this event from a new prespective with a historical-analytical method. For this purpose, it probes the presence of the Jewish community in Barfarosh, the process of British support for Jews, as well as the solution of the central government to establish order and security in the city, the latter of which requires the rereading of a new archival document. The findings show that the presence of the Jewish community with a rural origin in the city of Barfarosh did not have much history, and this short stay could prevent the mutual understanding and definition of the interaction framework of the parties, especially that the administrative system of Mazandaran lacked the necessary ability to organize affairs. The emotional and ill-considered reaction of the Muslim majority towards the Jewish minority quickly took on a religious aspect. The consequence of the lack of action of the central government was the appeal of the Jews to the Jewish organizations in Britain, leading to the involvement of London in this event. Hence, the Muslim majority could not achieve what they wanted, and in addition to compensating the Jews, it provided the opportunity for British imperialism to intervene in the internal affairs of Iran as a supporter of the Jews until the end of the Qajar era.
    Keywords: Qajar, Britain, Jews, Barfoursh (Babol), religious conflicts
  • Nasrullah Salehi * Pages 79-100

    The old Islambol was prone to fire due to the type of architecture. This city suffered many big fires during the Ottoman period. This article is a report on the fire of the Iranian Consulate in Islambol in 1293 AH. Is. Apart from the material losses, this incident caused the loss of important historical documents and resources. The mission officer of Iran, Mirza Mohib Ali Khan Nazemul Malik Marandi Yakanlu, had collected most of the historical documents and sources for use and reference in the Iran-Ottoman Boundary Commission. After burning the documents and resources in the consulate, he started an all-out effort. For this purpose, he wrote several letters to the Prime Minister and Minister of Foreign Affairs at the time, Mirza Hossein-Khan Sepahsalar, and by mentioning the exact address of historical documents and sources, he requested to prepare and send them. His letters and Sepahsalar’s responses about the incident of the burning of the Iranian consulate in Islambul have not been published yet, and this issue has remained hidden from the researchers in the history of Iran-Ottoman relations. In this research, using the unpublished documents of the Ministry of Foreign Affairs, various aspects of the issue have been reported and analyzed.

    Keywords: Iran, Ottoman, Iranian consulate in Islambol, Burning in 1293 A.H, border delimitation, Negotiations, Documents, Historical sources.
  • Fatemeh Ghaziha * Pages 101-122
    The provisions of the Golestan Treaty did not satisfy the Russians nor the Iranian government; Especially because of the ambiguities that existed in the border lines. In this regard, Russians invaded Iran ocassionally, until in 1241 AD. Russian forces captured Gogche. This event, in addition to the terrible news that reached the Russians about the suffering and torture of the Caucasus people, made the start of the second war between Iran and Russia inevitable. Therefore, with the consent of the politicians, the verdict of Jihad was issued by the scholars and the Iranian army under the command of Abbas Mirza started the war. The second period of wars between Iran and Russia started on 22 Dhu Hijjah 1241 and the battles lasted for almost two years until Abbas Mirza welcomed the Russian peace proposal due to the current unfavorable conditions. The place of negotiations was decided by Paskovich Dekhwarqan (Azershahr) and the leaders of the two countries attended there. In the Dehkhwaraghan negotiation assembly, Paskovich made the peace agreement conditional on handing over the states of Yerevan, Nakhchivan, Mako, Talesh and Mughan, as well as the payment of 20 crores Ashrafis from Iran, but the Dehkhwaraghan negotiations failed due to Iran's non-agreement. With the mediation of the British ambassador Macdonald, it was decided to start the peace talks again, this time in Turkmanchai village. At the end of the long negotiations, a compensation amount of 10 crores equivalent to 5 million Tomans was determined, which should be given to the Russians before signing the treaty. Hence, after going through various stages, a part of the reconciliation money arrived and the parties signed the peace treaty between the two countries on the 5th of Sha'ban 1243/21st February 1828 in Turkmanchai village. Moreover, in order to interpret some articles of the Turkmencha Treaty, several other treaties were also added to it.
    Keywords: Iran, Russia, Qajar, Treaty of Turkmanchai, Negotiations, War reparations, Fath ali Shah, Abbas Mirza Naib al-Saltaneh, Mohammad Shah, Nasereddin Shah
  • Goudarz Rashtiani * Pages 123-144
    With the end of the first war between Iran and Russia (1228-1219 AH/1819-1804 AD), which led to the Golestan Treaty and many parts of the Caucasus were handed over to the tsarist government, Iranian statesmen expected to be able to negotiate through diplomacy and a direct request from Tsar Alexander I. (1801-1825 AD) to take back some of the lost areas. This request was followed by Abul Hasan Khan Ilchi in the embassy to Petersburg (1814 AD) and according to Alexander I's decision, its follow-up was subject to negotiations with the new Russian ambassador, General Yarmulov in Iran, which in 1817 AD, had a fruitless meeting with Abbas Mirza and Fath Ali Shah Qajar. This embassy not only did not achieve anything for the Iranians in recapturing areas of the Caucasus, but also caused new disputes and misunderstandings, which eventually led to the outbreak of the second war in 1826 AD. The last mission was the embassy of Mirza Mohammad Sadeq Vaqayenegar, the influential figure of the Iranian court, who in 1241 A.H./1826 A.D. with the embassy in Tbilisi, became the agent to settle border disputes with General Yermelov. One of the most important features of this embassy was the delivery of "negotiation instructions" to Vaqayenegar, which is one of the first experiences of diplomatic etiquette in the history of Iran. Examining the documents and sources shows that Abbas Mirza and the Iranian court had already drawn up various plans to advance the demands step by step and to force the Russians to accept Iran's conditions, and in the end, due to various reasons, it was not possible to fulfill the provisions of the document, the negotiation ended and the second three-year war, which led to the Treaty of Turkmanchai, began.
    Keywords: Iran, Russia, Treaty of Turkmanchai, Diplomatic relations, Mirza Mohammad Sadeq Vaqayenegar, Embassy, Tbilisi